گه ملحد و گه دهری و کافر باشد
گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را
مردی که ز عصر خود فراتر باشد
گه ملحد و گه دهری و کافر باشد
گه دشمن خلق و فتنه پرور باشد
باید بچشد عذاب تنهایی را
مردی که ز عصر خود فراتر باشد
دارم گنهان ز قطره باران بیش
از شرم گنه فگندهام سر در پیش
آواز آید که سهل باشد درویش
تو در خور خود کنی و ما در خور خویش
دیری ست که از روی دل آرای تو دوریم
محتاج بیان نیست که مشتاق حضوریم
تاریک و تهی پشت و پس آینه ماندیم
هر چند که همسایه ی آن چشمه ی نوریم
خورشید کجا تابد از این دامگه مرگ
باطل به امید سحری زین شب گوریم
زین قصه ی پر غصه عجب نیست شکستن
هر چند که با حوصله ی سنگ صبوریم
گنجی ست غم عشق که در زیر سرماست
زاری مکن ای دوست اگر بی زر و زوریم
با همت والا که برد منت فردوس ؟
از حور چه گویی که نه از اهل قصوریم
او پیل دمانی ست که پروای کسش نیست
ماییم که در پای وی افتاده چو موریم
آن روشن گویا به دل سوخته ی ماست
ای سایه ! چرا در طلب آتش طوریم
I am looking for compassion
I ain't come to raise the dead
I am much for you, so offer
Just a cut off teasing of pain
I ain't coming for forgiveness
I'm not paying for my sins
I betrayed you my sweet Jesus
I have chosen hell on Earth
I will get away with murder
I will get away with crime
It's the innocence I reign
I won't stop until I'm done
I ain't come here for a coffee
I am looking for no fun
Don't expect me to be sober
Well you know I'm running wild
I don't wear no crown of thorns
Well you know I never pray
I won't offer no salvation
I was born to raise some Hell
I will get away with murder
I will get away with crime
It's the innocence I reign
I won't stop until I'm done
In the garden, met my old friend
He's the one with many names
You have always been like brother
Good to have you back again
Now I wear my graveyard suit
And I smoke the black cigars
I sing 'Hosanna, Hosanna'
At the funeral of God
I will get away with murder
I will get away with crime
It's the innocence I reign
I won't stop until I'm done
We ain't coming for forgiveness
We're not paying for our sins
We betrayed you our sweet Jesus
We have chosen hell on Earth
پیرمرد چشمهایش را از زیر کلاهش بیرون آورد. گویی قدیم خودش را دیده است؛ جوانی در حال نواختن با تار بود. پیرمرد به او خیره شد. یک هزار تومانی داخل سطل انداخت که یکباره جوان، جایی را اشتباه نواخت. پیرمرد، سرش را برگرداند و به جوان نگاه کرد. هزار تومانی را برداشت و به راه افتاد. همه با تعجب به او نگاه میکردند. از بین مردم رد شده بود که به یکباره کسی بلند صدا کرد: هوشنگ ظریف نبود؟ پیرمرد خندید و به حرکت ادامه داد.
نویسنده: خودم
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکَنی بنیادم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
زلف را حلقه مکن تا نکُنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم
رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گُلم
قد برافراز که از سرو کنی آزادم
شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را
یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم
شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم
رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس
تا به خاک در آصف نرسد فریادم
حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی
من از آن روز که در بند توام آزادم
همچنین میتونین آهنگ خوب زلف بر باد مده از محسن نامجو رو از این لینک بخرید