فیلم زلیگ فیلم خوبی است. اندازه است. جزو معدود شاهکارهای وودی آلن حتی از دید منتقدان سرسخت اوست. وودی آلن جایی گفته در این فیلم درد خودش را به تصویر کشیده است. شاید به این خاطر است که خود او بازیگر فیلمش است. داستان در مورد مردی است که هرجایی حضور دارد همرنگ آن مردم می شود و خودش را راحت میکند. وودی آلن در جایی گفته که این واقعیت جامعه است. آنقدر که مرد، هرگاه خواسته تغییری به وجود آورد مردم اجازه نداده اند. او دنبال هویت واقعی خود می گردد. می خواهد بداند واقعاً کیست اما مشکل از
جایی شروع می شود که جامعه اجازه ی این را به او نمی دهد تا خودش را پیدا
کند و در صدر همه ی آنها، ارباب رسانه ها.
آنها برای خودشان می بُرند و می دوزند و هر جا به نفعشان باشد و متوجه شوند که می توانند از این آدم بدبخت، بهره کشی و سر مردم را گرم کنند، او را بزرگ می کنند و در بوق و کرنا و وقتی می بینند زلیگ دیگر کارایی ندارد، با سر به زمین می زنندش. البته این وسط خود مردم هم کوتاهی نمی کنند؛ آنها هم به شکلی از این مرد بیچاره سوء استفاده می نمایند. در این کش و قوس است که این مرد سرگردان، همچنان به دنبال هویت خود می گردد. صحنه های مستندگونه ی اثر، به خوبی کار شده است و طنز همیشگی وودی آلن، اینجا هم نمود خاصی دارد. به یاد بیاورید صحنه ی سخنرانی هیتلر را که با حرکات او بهم می ریزد.