پل استر
شهرزاد لولاچی/ خجسته کیهان
انتشارات افق
کتاب شامل سه داستان است : شهر شیشه ای ، ارواح و اتاق در بسته .
کتاب
ها یک جورایی سبک معمایی داره کاراگاهی که به دنبال حل یک معماست اما
تفاوت توی دو تا نکته است اولاً که معما هرگز حل نمی شود و دوما که معما
هیچ گاه پلیسی نیست جنایتی در کار نیست معما فهم لحظه ها و اندیشه های خاص
انسان هایی خاص است ...... افرادی عجیب ، سرگشته و تنها درون شهرهای بزرگ
امروزی ....
فوق العاده بود عالی بود و البته من به شخصه ارواح و اتاق
در بسته رو به شهر شیشه ای ترجیح می دادم و به خصوص اتاق در بسته خیلی خیلی
قشنگ بود . من از داستان ها و فیلم های ناتمام متنفر بودم دلم نمی خواست
اخر داستان را نویسنده نقل نکنه اما این بار عالی بود ..... ادمهای
داستانهاش ادماهی عجیبی بودن و سوفی خیلی گناه داشت که عاشق مردی به این
عجیبی شد تو زندگی یکی از سخت ترین چیزها اینه که عاشق کسی بشی که اون قدر
متفاوته و باز می شه گفت سوفی خوشبخت بود که اون قدر هم عاشقش نبود
ظاهرا این کتاب مهم ترین کتاب پل استر هست و با نوشتن همین کتاب مشهور شده
کتاب
به خاطر ماهیت معماییش از اون کتاب هایی هست که تا تمومش نکنید زمینش نمی
گذارید ولی در عین حال یک حال و هوایی داره که واقعا بعدش ادم دلش می خواد
دوباره کتاب را بخونه یک جوری که 4 یا 5 ماهیی طول بکشه شاید شبی فقط 2 یا 3
صفحه
قسمت های زیبایی از کتاب
از من نپرس که چرا نامه ها را نگه داشتم . متاسفم که نسوزاندمشان ......
چیزی که از زندگی یاد می گیری همین است : این که چه قدر عجیب است .
زندگی بی مقدمه تغییر جهت می دهد
قبول کردم که از هیچ چیز سر در نیاورده ام و دیگر هیچ چیز برایم مثل گذشته نیست
می خواهم بدانی که دیوانه نشده ام . تصمیمات مهمم را گرفته ام و با اینکه بعضی ها را رنجاندم ، ترک کردنشان بهترین و محبت آمیزترین کاری بود که می توانستم انجام دهم .
داستان فقط برای کسی اتفاق می افتد که قادر به نقل آن باشد
فرصت های از دست رفته همان قدر جزئی از زندگی ما هستند که فرصت هایی که به دست می آوریم .
نمی شود آن قدر از چیزی متنفر بود مگر آنکه قسمتی از روحمان آن را بسیار دوست داشته باشد .
منبع: http://bestbooks.blogfa.com