کلبه ای شخصی برای آرامش شخصی

۱۲ مطلب با موضوع «فیلم و موسیقی :: دیالوگ فیلم» ثبت شده است

دیالوگ فیلم گلادیاتور Gladiator

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش

دیالوگی از فیلم La La Land



Sebastian:I'm always gonna love you
Mia: I'm always gonna love you, too

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش

دیالوگ فیلم Begin again



Dan: You can tell a lot about a person by what's on their playlist


Greta: I know you can. That's what's worrying me

دن:میتونی از پلی لیست آدما خیلی چیزا راجع بهشون بفهمی
گرتا: میدونم. همین منو نگران کرده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش

دیالوگ فیلم Gladiator

Lucilla: I knew a man once, a noble man, a man of principle who loved my father, and my father loved him.  This man served Rome well.
Maximus: That man is gone.  Your brother did his work well


لوشیا: یه زمانی، یه مردی رو میشناختم، مردی شریف، یه مرد وظیفه مدار که پدرم رو دوست داشت و پدرم هم اونو دوست داشت. اون مرد به خوبی به رم خدمت کرد
ماکسیموس : اون مرد از دست رفته . برادرت کارشو خوب انجام داد


فیلم گلادیاتور برای من، مهم ترین ارزشمند ترین، تاثیرگذارترین و بهترین فیلمیه که دیدم. به زودی پرونده پر و پیمانی برای این فیلم باز میکنیم. دیالوگ های خوبش(که این اولیش بود)، موسیقی متنش، معرفی کامل و...




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش

دیالوگ فیلم Spellbound 1945 آلفرد هیچکاک

Dr Alex Brulov: Dr. Alex Brulov: Women make the best psychoanalysts until they fall in love
After that they make the best patients








دکتر الکس برولف:

زنها تا وقتی عاشق نشده اند بهترین روانکاوها هستند. ولی وقتی عاشق میشن تبدیل میشن به بهترین بیماران روانی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش

دیالوگ فیلم La La Land

They worship everything and they value nothing.

اونا(مردم) همه چیزو میپرستن و برای هیچ چیزی ارزش قائل نیستن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش

دیالوگ فیلم، پیشنهاد بی شرمانه

David: [sitting on a pier] Losing Diana is like losing a part of me. I thought nothing could change the way we felt about each other. I thought we were invincible.
Diana: [riding in a bus] Someone once said, if you want something very badly, set it free. If it comes back to you, it's yours forever. If it doesn't, it was never yours to begin with. I knew one thing, I was David's to begin with, and he was mine.





دیوید{روی اسکله}: از دست دادن دایانا، مثل از دست دادن قسمتی از خود منه. من فکر میکردم هیچی نمیتونه احساسی که به هم داریمو عوض کنه. فکر میکردم ما شکست ناپذیریم.
دایانا{در حال روندن اتوبوس و یه جای دیگه}:یه بار یکی بهم گفت(منظورش خود دیویده) اگه یه چیزو خیلی زیاد میخوای، آزادش کن. اگه دوباره اومد سمتت، اون برای همیشه مال توئه. اگه نیومد، از اوّلش هم مال تو نبوده. من یه چیزو میدونستم، دیوید از اولش مال من بوده و من هم مال اون.



زوجی جوان که به شدت عاشق هم بودند برای فرار از مشکلات مالی حاضر می‌شوند پیشنهاد میلیونر سالخورده‌ای را قبول کرده تا زن جوان در قبال گرفتن یک میلیون دلار یک شب را با او بگذراند. این هماغوشی سبب پشیمانی شوهر جوان می‌شود. آنها فکر می‌کردند که می‌توانند چنین مسئله‌ای را به راحتی فراموش کنند ولی این طور نمی‌شود و مرد جوان دچار نوعی حسادت به میلیونر می‌شود تا جایی که این اختلاف آنها را وا می‌دارد از یکدیگر جدا شوند. در همین اثنا علاقه‌ای بین زن جوان و میلیونر مسن پدید می‌آید که این امر موجب می‌شود زن کم کم همسرش و عشق به او را فراموش کند و (به نوعی خیانت‌بار) به سمت مرد بیگانه رود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش

دیالوگ سریال، Black Sails




Vane: “All these things. Porcelain, books. All so goddamn fragile. The energy it must take to maintain it all. And for what? I can understand a woman’s desire for domesticity — but a man’s?”

Flint: “I can’t understand how you cannot understand. You have no instinct towards earning for yourself a life more comfortable?”

Vane: “I don’t. And had I that instinct, I would resist it. For that is the single most dangerous weapon they possess. The one they tempt. ‘Give us your submission and we will give you all the comfort you need.’ I can think of no measure of comfort worth that price.”


چارلز وین: "همه این چیزها. چینی، کتاب ها. همشون خیلی آسیب پذیر و شکننده انرژی برای سالم نگه داشتنشون نیازه. و در ازاش چیه؟ میتونم علاقه یه زن به خونه و زندگی زیباش رو درک کنم. ولی علاقه یه مرد؟اینو نمیتونم"

فلینت:"منم نمیتونم درک کنم چطور تو نمیتونی درک کنی؟هیچ وقت غریزه فراهم کردن یه زندگی راحت تر رو نداشتی؟"

چارلز وین: "ندارم. و اگه این غریزه رو داشتم با تمام توانم باهاش مقابله میکردم. چون خطرناک ترین سلاحیه که دارن. اونی که باهاش آدم رو وسوسه میکنن. اطاعتت رو به ما بده و ما به تو آرامشی که میخوای رو میدیم. نه واقعا فکر نمیکنم هیچ آرامشی همچین ارزشی رو داشته باشه."

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کیاوش

دیالوگ سریال True Detective

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش

دیالوگ فیلم-Scarface




دیگر دیالوگ زیبای فیلم :همیشه راست بگو حتی وقتی داری دروغ میگی...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش