کلبه ای شخصی برای آرامش شخصی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهاد» ثبت شده است

30 Days 30 Songs : Day11 Farhad, Marde tanha

Day11: A song you never get tired of

Farhad,Marde Tanha

and also

Eagles,Hotelcalifornia



با صدای بی‌صدا،
مث یه کوه، بلند،
مث یه خواب، کوتاه،
یه مرد بود، یه مرد!
با دستای فقیر،
با چشمای محروم،
با پاهای خسته،
یه مرد بود، یه مرد!
شب، با تابوت سیاه
نشس توی چشماش،
خاموش شد ستاره،
افتاد روی خاک.
سایه‌ش هم نمی‌موند
هرگز پشت سرش،
غم‌گین بود و خسته،
تنهای تنها!
با لب‌های تشنه
به عکس یه چشمه
نرسید تا ببینه
قطره… قطره… قطره‌ی آب… قطره‌ی آب!
در شب بی‌تپش،
این طرف، اون طرف
می‌افتاد تا بشنفه
صدا… صدا… صدای پا… صدای پا!


دانلود




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش

به مناسبت سالروز مرگ فرهاد، اسطوره بی تکرار من. دانلود آهنگ جمعه از فرهاد


برای تو که هر روزت جمعه است!



توی قاب خیس این پنجره‌ها
عکسی از جمعه‌ی غم‌گین می‌بینم،
چه سیاه ئه به تن‌اش رخت عزا!
تو چشاش ابرای سنگین می‌بینم.
داره از ابر سیا خون می‌چکه!
جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه!
نفس‌ام در نمی‌آد، جمعه‌ها سر نمی‌آد!
کاش می‌بستم چشامو، این ازم بر نمی‌آد!
داره از ابر سیا خون می‌چکه!
جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه!
عمر جمعه به هزار سال می‌رسه،
جمعه‌ها غم دیگه بی‌داد می‌کنه،
آدم از دست خودش خسته می‌شه،
با لبای بسته فریاد می‌کنه:
داره از ابر سیا خون می‌چکه!
جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه!
جمعه وقت رفتن ئه, موسم دل‌کندن ئه،
خنجر از پشت می‌زنه, اون که هم‌راه من ئه!
داره از ابر سیا خون می‌چکه!
جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه!

دانلود



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش

آهنگ یه شب مهتاب(شبانه 2) از فرهاد، شعری از شاملو

یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو می بره کوچه به کوچه
باغ انگوری ، باغ آلوچه


دره به دره ، صحرا به صحرا
اونجا که شبا پشت بیشه ها
یه پری میاد ترسون و لرزون
پاشُ میذاره تو آب چشمه
شونه می کنه موی پریشون

یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو می بره ته اون دره
اونجا که شب ها ، یکه و تنها
تک درخت بید ، شاد و پر امید
می کنه به ناز ، دستشُ دراز
که یه ستاره بچکه مثل یه چیکه بارون
به جای میوه اش ، سر یه شاخه اش بشه آویزون

یه شب مهتاب ، ماه میاد تو خواب
منو می بره از توی زندون
مثل شب پره با خودش بیرون

می بره اونجا که شب سیاه
تا دم سحر شهیدای شهر
با فانوس خون جار می کشن


تو خیابون ها ، سر میدون ها
عمو یادگار ، مرد کینه دار
مستی یا هشیار ، خوابی یا بیدار


مستیم و هشیار ، شهیدای شهر
خوابیم و بیدار ، شهیدای شهر
آخرش یه شب ماه میاد بیرون
از سر اون کوه ، بالای دره
روی این میدون ماه میشه خندون

یه شب ماه میاد


لینک دانلود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش

آهنگ آینه ها از فرهاد

می ‌بینم صورتمو تو آینه
با لبی خسته می‌ پرسم از خودم
این غریبه کیه از من چی می‌ خواد
اون به من یا من به اون خیره شدم

باورم نمیشه هر چی می بینم
چشامو یه لحظه رو هم میذارم
به خودم میگم که این صورتکه
می‌تونم از صورتم ورش دارم


می‌ کشم دستمو روی صورتم
هر چی باید بدونم دستم میگه
منو توی آینه نشون میده
میگه این تویی نه هیچ کس دیگه

جای پاهای تموم قصه‌ها
رنگ غربت تو تموم لحظه‌ها
مونده روی صورتت تا بدونی
حالا امروز چی ازت مونده به جا

آینه میگه تو همونی که یه روز
می‌ خواستی خورشیدُ با دست بگیری
ولی امروز شهر شب خونه‌ ت شده
داری بی‌ صدا تو قلبت می ‌میری


می ‌شکنم آینه رو تا دوباره
نخواد از گذشته ها حرف بزنه
آینه می ‌شکنه هزار تیکه میشه
اما باز تو هر تیکه‌ش عکس منه

عکسا با دهن‌کجی بهم میگن
چشم امیدُ ببُر از آسمون
روزا با هم دیگه فرقی ندارن
بوی کهنه‌ گی میدن تمومشون


لینک دانلود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش

دانلود آهنگ گنجشکک اشی مشی به مناسبت در گذشت حسن حاتمی

حسن حاتمی در گذشت. این خبر دو روز قبل بود. خبری که در هیاهوی زشت این روزها گم شد. برای مردم کازرون او مهم ترین شخصیت شهرشان است. کسی زندگی اش را وقف کازرون کرد


. خلاصه متل قدیمی کازرونی به این شکل است:


گنجشککی سکه پولی پیدا می‌کند و پس از آنکه با جستجوی بسیار صاحب آن را نمی‌یابد با آن ماست می‌خرد و با پیرزنی که نان می‌پزد شریک می‌شود. پیرزن به او نارو می‌زند و گنجشکک نان پیرزن را می‌برد. با چوپانی شریک می‌شود و چوپان نیز به او نارو می‌زند. گنجشکک بره چوپان را به تلافی می‌دزدد. با تازه‌دامادی شریک می‌شود و باز هم نارو می‌خورد. گنجشکک عروس وی را می‌رباید و به لوطیان می‌دهد و در عوض تمبکی از آنان می‌گیرد. گنجشکک با تمبک خویش به قصر پادشاه رفته و شکایت به او می‌برد. پادشاه به فراشان دستور می‌دهد تا او را با تیر بزنند. تیرها به وی اصابت نمی‌کنند ولی او از ترس بیهوش شده و شاه او را می‌خورد. گنجشکک که در زندان نمور و تاریک شکم پادشاه به هوش می‌آید، موفق می‌شود از آنجا فرار کرده و آبروی پادشاه را نیز نزد همه ببرد و تنبک خود را بازپس گیرد. تمبک را به نزد لوطیان برده و عروس را بازپس می‌ستاند و با او زندگی می‌کند. بخشی از داستان از زبان نگهبانان پادشاه چنین است: «گنجشکک اشی‌مشی، لب بوم ما مشین، بارون میاد خیس می‌شی، برف میاد گولّه می‌شی می‌افتی تو حوض نقاشی، می‌گیرتت فراش باشی، می‌کشتت قصاب باشی، می‌پزتت آشپزباشی، می‌خورتت حاکم‌باشی.»


حسن حاتمی با گویش کازرونی آن را تبدیل به شعر میکند و به سراغ احمد شاملو میبرد. احمد شاملو آن را به فارسی تهرانی برگردان می کند و فرهاد مهراد آن را میخواند.
متن آهنگ را در پایین میخوانید

گنجشگک اشی مشی، لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی، برف میاد گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
خیس میشی، گوله میشین
میفتی تو حوض نقاشی
کی میگیره فراش باشی
کی میکشه قصاب باشی
کی میپزه آشپزباشی
کی میخوره حاکم باشی
گنجشگک اشی مشی..
گنجشگک اشی مشی، لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی، برف میاد گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
خیس میشی، گوله میشین
میفتی تو حوض نقاشی
کی میگیره فراش باشی
کی میکشه قصاب باشی
کی میپزه آشپزباشی
کی میخوره حاکم باشی
گنجشگک اشی مشی…

دانلود آهنگ



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کیاوش