گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو برو
شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو
از پی دیدن رخت همچو صبا فتاده ام
خانه به خانه در به در کوُچه به کوچه کو به کو
میرود از فراق تو خون دل از دو دیده ام
دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو به جو
دور دهان تنگ تو عارض عنبرین خطت
غنچه به غنچه گل به گل لاله به لاله بو به بو
ابرو و چشم و خال تو صید نموده مرغ دل
طبع به طبع دل به دل مهر به مهر و خو به خو
مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان
رشته به رشته نخ به نخ تار به تار پو به پو
در دل خویش طاهره گشت و نیافت جز تو را
صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو
من و تو مثل همیم خوف میکنن میبیننمون
واسمون غلاف بلوف میکنن
رپ کنا منو خیلی دوست ندارن
مثل تو که خیابونا جلوت جفت میکنن
بچه ی سینه باتوم و ترساشو
صاف گذاشت تو کمر نامردا
جنده بازنده ها رفیق همن
تنهایی مبارک برنده ها تنهان
داداشت دنیا رو جر میده
لخت تر از جیبش حنجرشه سفت وایساده واسه جنگ
تو میدونی یه دیوار که خودتی پنجرش حیف
زمستون هنوز از ترس لی لی میکرد وقتی بهار تنتو نفله میکرد
از پشت زدتت الان نه تو کودکی اسلحه اش گلوله رو گریه میکرد
کردن تووی خون لقممونو دو تا کلمه که گذاشتن نقطمونو
من سحر میکنم با واژه ها کیا زدنت بزنم جملشونو
انقدی هستی که خط میندازی روم
میباره چشات میباری روم
کردن زیر چکمه ها گردمونو
بیا نشون بدیم عرضمونو
یادته که گاهی هوا زشت میشد
میگفتم این چش میشد یهویی
از نفست بدتر میگرفتی
اینا رو ولش کن عشق چی شد
تک تهران هوا بد میبارید
قانونا میگفتن تو کاسه ات چی داری
برجا زر زدن پول چی داری
یاد تو افتادم بشون گفتم برادر چی دارین
میبینی که زدنا زدنا
میزنمشون تن لاغرتم من ها
واسه بچه هاشون موزه میساختن
اما اونا که ننه هاشون تو روز میزایید
میام از همونجا که سوز میگایید
تفنگم هنوزم زوزه میخواد بیا
زیر سینم سیر سرخ تو دود کرد رفت تنت
من کردم سرفه آواره نصیب اون پل
که زیر سنگینیای دیروز و امروز همیشه تو شوک
زیر سینم سیر سرخ تو دود کرد رفت تنت
من کردم سرفه آواره نصیب اون پل
که بینِ سنگینیای دیروز و امروز همیشه تو شوک
نوبت چشمی که تر شه شماست
ملکوت آسمونا عرش شماست
اون ابرا که سقف ما بودن
امروز میدونم که فرش شماست
خوهرا پول زندگی پدر مادرا
هروئین خرابه ها
مهران درد اوه مهران پول نامرد همه گازای کپسول نامرد
هر چی سلول دور نامرد همه خاکای نمور نامرد
میبینی که زدن ها زدن ها
میزنمشون تن لاغرتم من ها
همه دردای مادرتم من ها
فنا بریم هنوز زوده یه کم
کجا بری تکی
رپ کن بی میکروفون شعر شو
یه ورس دیگه رو باید راه بری هنوز
که سر نمیکنه کسی
مثل من صدای پولای گنده
گوش منو کر نمیکنه
نه همه جراحتتم من ها
نعره میکشیم تو رو داورا مست
با “میم” مادران دود
میشیم به قد یه خاورمیانه خاوران کو
زور پاتم و نیست دعوا داریم با برجا زمان نیست
بریدی یه خونه دیگه مگه چی بوده تا الان
Una mattina mi son svegliat,
o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
Una mattina mi son svegliato,
e ho trovato l’invasor.
O partigiano, portami via,
o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
O partigiano, portami via,
ché mi sento di morir.
E se io muoio da partigiano,
(E se io muoio sulla montagna)
o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
E se io muoio da partigiano,
(E se io muoio sulla montagna)
tu mi devi seppellir.
E seppellire lassù in montagna,
(E tu mi devi seppellire)
o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
E seppellire lassù in montagna,
(E tu mi devi seppellire)
sotto l’ombra di un bel fior.
Tutte le genti che passeranno,
(E tutti quelli che passeranno)
o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
Tutte le genti che passeranno,
(E tutti quelli che passeranno)
Mi diranno «Che bel fior!»
(E poi diranno «Che bel fior!»)
«È questo il fiore del partigiano»,
(E questo è il fiore del partigiano)
o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
«È questo il fiore del partigiano,
(E questo è il fiore del partigiano)
morto per la libertà!»
(che e’ morto per la liberta’)
یک روز از خواب برخاستم
آه خداحافظ ای زیبا، خداحافظ ای زیبا، خداحافظ ای زیبا! خداحافظ! خداحافظ!
یک روز از خواب برخاستم
دشمن همه جا را گرفته بود
ای مبارز مرا با خود ببر
آه خداحافظ ای زیبا، خداحافظ ای زیبا، خداحافظ ای زیبا! خداحافظ! خداحافظ!
ای مبارز مرا با خود ببر
زیرا شهادت را نزدیک میبینم
اگر به عنوان یک مبارز کشته شدم
(وگر بر فراز کوهی کشته شدم)
آه خداحافظ ای زیبا، خداحافظ ای زیبا، خداحافظ ای زیبا! خداحافظ! خداحافظ!
اگر به عنوان یک مبارز کشته شدم
(وگر بر فراز کوهی کشته شدم)
تو باید مرا به خاک بسپاری
مرا در کوهستان به خاک بسپار
(تو باید مرا به خاک بسپاری)
آه خداحافظ ای زیبا، خداحافظ ای زیبا، خداحافظ ای زیبا! خداحافظ! خداحافظ!
مرا در کوهستان به خاک بسپار
(تو باید مرا به خاک بسپاری)
زیر سایه گلی زیبا
و آنان که از کنار قبر من گذر میکنند
(و آنان که از کنار قبر من گذر میکنند)
آه خداحافظ ای زیبا، خداحافظ ای زیبا، خداحافظ ای زیبا! خداحافظ! خداحافظ!
و آنان که از کنار قبر من گذر میکنند
(و آنان که از کنار قبر من گذر میکنند)
به من خواهند گفت: «چه گل زیبایی»
(و آنان خواهند گفت: «چه گل زیبایی»)
این گل از مبارزی روییده است
(این گل از مبارزی روییده است)
آه خداحافظ ای زیبا، خداحافظ ای زیبا، خداحافظ ای زیبا! خداحافظ! خداحافظ!
این گل از مبارزی روییده است
(این گل از مبارزی روییده است)
که برای آزادی جان باخت
(که برای آزادی جان باخت)
ای ساربان، ای کاروان
لیلای من کجا می بری
با بردن لیلای من
جان و دل مرا می بری
ای ساربان کجا می روی
لیلای من چرا می بری
در بستنِ پیمان ما
تنها گواه ما شد خدا
تا این جهان، بر پا بود
این عشق ما بماند بجا
ای ساربان کجا می روی
لیلای من چرا می بری
تمامی دینم، به دنیای فانی
شراره عشقی، که شد زندگانی
به یاد یاری، خوشا قطره اشکی
به سوز عشقی، خوشا زندگانی
همیشه خدایا، محبت دلها
به دلها بماند، بسان دل ما
که لیلی و مجنون فسانه شود
حکایت ما جاودانه شود
تو اکنون زعشقم گریزانی
غمم را ز چشمم نمی خوانی
ازاین غم چو حالم نمی دانی
پس از تو نمونم برای خدا
تو مرگ دلم را ببین و برو
چو طوفان سختی ز شاخه غم
گل هستی ام را بچین و برو
که هستم من آن تک درختی
که در پای طوفان نشسته
همه شاخه های وجودش
زخشم طبیعت شکسته
ای ساربان، ای کاروان
لیلای من کجا می بری
با بردن لیلای من
جان و دل مرا می بری
ای ساربان کجا می روی